۱۳۹۰ فروردین ۵, جمعه

کویر در جنگل های ورسای


از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون که این چند روزه دلم بدجوری گرفته ، حال و حوصله ی هیچ کاری رو ندارم ، یه جورایی خودمو گم کردم ، کله پام ،( مث یه گربه که سیبیلشو کنده باشن ) ........ دلیلشم خب معلومه دیگه .......... نوروز
----------------------
شاید دو سالی بود که به شکل جدی کتابی از شریعتی نخونده بودم ...........حالا چراییش بمونه برای یه وقت دیگه........... شب سال تحویل داشتم یه قطعه ی دوتار از حاج قربان گوش می کردم ، تو همین حال و هوا بود که فکرم افتاد به کویر و بلافاصله به کویر شریعتی ، دروغ چرا ؟ قبلا دو سه باری دستش گرفته بودم اما هر دفعه ولش می کردم چون خوب نمی فهمیدمش......... اما این دفعه قضیه فرق می کرد ...... نمی دونم چرا این بار هر جمله شو با تموم وجود حس می کردم ؟ انگارهر جمله برای خودش یه دنیایی بود ...........ء

'' کویر ، تاریخی که در صورت جغرافیا نمایان شده است ........... آن چه در کویر زیبا می روید،خیال است! این تنها درختی است که در کویر، خوب زندگی میکند،می بالد و گل می افشاند و گل های خیال، گل هایی هم چون قاصدک، آبی وسبزوکبود وعسلی... هر یکُ به رنگ آفریدگارش،به رنگُ انسانِ خیال پردازونیزبه رنگ آن چه قاصدکُ به سویش پرمیکشد وبه رویشمی نشیند............. کویر انتهای زمین است؛ پایان سرزمین حیات است.در کویر گویی به مرز عالم دیگرنزدیکیم و ازآن است که ماوراءالطّبیعه را- که همواره فلسفه از آن می گوید و مذهب بدان می خواند- در کویر به چشم می توان دید؛می توان احساس کرد و از آن است که پیامبران همه از اینجا برخاسته اند و به سوی شهرها و آبادی ها آمده اند......... « در کویر،خدا حضور دارد! »
شاید تا قبل این طور فکر نمی کردم ولی الان دیگه می دونم که شریعتی ای که من دوست دارم اونیه که توی کویریاته ....... یه روح قشنگ و بی قرار ! لطیف و زمخت !ا
--------------------------------------------------
حالا همه ی اینا رو گفتم که برسم به اینجای کار ...... خوندن کویر اونم توی جنگلای سرسبز و خوش آب و هوای ورسای واسه خودش حکایتی داره......... مث گوش کردن دوتار توی خیابونای شهر .......یا حرف زدن از شعر حافظ توی جمعی که تا قبلش داشتن در مورد لیدی گاگا بحث می کردن ....... یا پهن کردن هفت سین توی شهری که بوی عید نمی ده ......( و هزار تا مثال دیگه) ...... این روزا توی دلم یه چیز می گذره و تو دنیای اطرافم چیز دیگه ای .......... یه شخصیت دارم برای دلم یه شخصیت برای دنیای اطرافم




۱۳۹۰ فروردین ۲, سه‌شنبه

قیژک یک ساله شد !

سلام
سال نو مبارک ..............................شاید پارسال این موقع خودم هم باورم نمی شد که یک سال آهسته و پیوسته (خیلی وقتا هم ناپیوسته ) بتونم اینجا این هذیونای منطقی رو بنویسم ، اما به هر حال قیژک یک ساله شد ! تو این یه سال به دلایل مختلف از چیزای مختلفی گفتم اما نه از همه اون چیزایی که دلم می خواست...............ء
اعتراف می کنم که به هیچ وجه باورم نمی شد که تا این حد از وبلاگم بازدید بشه 10924 نفر .......... واقعا ممنونم
امسال دوست دارم که خیلی بهتر و منسجم تر بنویسم ......... پس اینجا زیاد سر بزنید


خواهشی هم دارم ........ امسال برام بیشتر کامنت بذارید لطفا

۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

تقدیم به همه ی شاعران

عالی مقامان
رودکی
احمد شاملو
حافظ
فروغ فرخزاد
سعدی
قیصر امین پور
مولانا
محمدرضا شفیعی کدکنی
فردوسی
نیما یوشیج
نظامی
هوشنگ ابتهاج
خیام
مهدی اخوان ثالث
باباطاهر
سیمین بهبهانی
بیدل دهلوی
سهراب سپهری
و هزاران شاعر بزرگ مقام دیگه
......................
وحتی علی معلم

من از همتون معذرت می خوام ، روم سیاه