با کوله بار خستگی ام بر دوش
۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه
هزار مرتبه کوچکتر
با کوله بار خستگی ام بر دوش
۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه
این آدم حسابی بازیا به ما نیومده !
نمایشگاه خوبی بود ، کارهای خوان میرو رو اولش نمی فهمیدم ، اما به لطف دستگاه راهنما و توضیحاتش تازه یه کمی از ماجرا سر درآورده بودم و به قول معروف حسابی خرکیف شده بودم ..........آخر نمایشگاه طبق معمول یه دفترچه یادداشت بود که بازدیدکننده ها نظراتشون رو بنویسند ، منم که همچنان تو جو بودم برای اولین بار به خودم گفتم بذار ما هم یه بار مث آدم حسابیا یه یادداشتی بنویسم .....رفتم و قلمو برداشتم ، به خودم گفتم خوبه بین الملی بنویسم که دیگه سنگ تموم گذاشته باشم ........اول از همه به فارسی نوشتم شاهکار ، بعدش به فرانسوی نوشتم chef-d'oeuvre ، آخر سر هم به انگلیسی نوشتم master-chef ، حالا نگو می خواستم بنویسم masterpiece ، جهت اطلاع عرض می کنم کهmaster-chef یه برنامه تلویزیونی آشپزیه ، حالا از بخت بد ، دوزاری کج ما هم وقتی افتاد که دو سه روز از ماجرا گذشته بود .............. جسارته ،خیلی ببخشید ، یه معلمی داشتیم که همش می گفت بعضیا میان اظهار فضل کنند به جاش اظهار فضله می کنن ، حالا اینم یه جورایی حکایت ماست
۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه
گوشه ای ، در پارک گوئل
۱۳۸۹ آذر ۲۸, یکشنبه
بابا دیگر نان نداد
۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه
ویژگی های حکومت بنی امیه
۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه
آلودگی هوا
این روزها دائم به این فکر می کنم که مبادا این همه دل تیرگی که روی زمین هست زیر سر آسمان باشد ؟
۱۳۸۹ آذر ۹, سهشنبه
۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه
خلقیات ما ایرانیان
۱۳۸۹ آبان ۱۹, چهارشنبه
پیدا کنید شغال را
شغالی
گَر
ماهِ بلند را دشنام گفت ــ
پیرانِشان مگر
نجات از بیماری را
تجویزی اینچنین فرموده بودند.
فرزانه در خیالِ خودی
اما
آنکه به تُندر
پارس میکند،
گمان مدار که به قانونِ بوعلی
حتا
جنون را
نشانی از این آشکارهتر
به دست کرده باشند.
همین طوری !ا
۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه
آسمون پاریس و اصفهان
۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه
پناه
۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه
کاخ ورسای با حال و هوای مانگای ژاپنی
۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه
برای قیصر !ا
۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه
ریشه لغوی عشق
۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه
سفر
۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سهشنبه
پیرمرد آمریکایی
۱۳۸۹ شهریور ۲۸, یکشنبه
آخرین جن گیری
رفتم سینما یه فیلم وحشتناک ببینم ، <آخرین جن گیری> ................. از وسطای فیلم که شروع کرد به هیجانی شدن و وحشتناک شدن به سرم زد که سرمو ببرم جلو و دم گوش نفر جلوییم یه هوووووووووو ی باحال و وحشتناک بکنم و بترسونمش ، تا آخر فیلم داشتم همچین کاریو از زاویه های مختلف تصور می کردم و می خندیدم .............. فکرشو بکنید>>>>>خیلی باحال میشد ......... البته جرأت نکردم که همچین کاری بکنم ......ء
۱۳۸۹ شهریور ۱۸, پنجشنبه
عید فطر حافظانه
بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد, هلال عید به دور قدح اشارت کرد ثواب روزه و حج قبول آن کس برد, که خاک میکده عشق را زیارت کرد ------------------------------------------------------------------------------------- |
عید همه مبارک ، اگه بیت دیگه ای از حافظ تو همین زمینه دارید بذارید لطفا |
۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه
پریدن ایده ها
بعضی وقتا یه ایده هایی به سر آدم میزنند که باید همون موقع تو هوا چسبیدشون ، من به این نتیجه رسیدم که شاید بد نباشه آدم همیشه یه دفترچه یادداشتی چیزی دم دستش داشته باشه تا این ایده ها رو تندی بنویسه ، اگه همون موقع ننویسیدشون می پرن به کلی ، مثلا نمونش همین دیشب که من داشتم دست و صورتم رو می شستم یهو بی هوا یه ایده و موضوع خیلی باحال برای نوشتن تو وبلاگم به ذهنم اومد که متاسفانه همون موقع یادداشتش نکردم و نتیجش هم این شد که فراموشش کردم و الان دارم این خزعبلات رو بجاش می نویسم ، سرتون رو بی خود درد نیارم ، لب کلام این که همیشه هم به ذهنتون اطمینان نکنید ، بد نیست اگه بعضی وقتا فکراتون رو یه جایی ثبت کنید !ء
۱۳۸۹ شهریور ۸, دوشنبه
زنگ انشا
خوب یادمه، انگار همین دیروز بود ............ء
۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه
شب قدر
لیله القدر در جان من و شماست . نباید جای دیگر دنبال آن بگردیم . اگر بعد از یک ریاضت نسبتا طولانی شخصیت آدمی متحول شد ، آن تحول همان شب قدر است و همان شبی است که از هزار ماه برایش بهتر است چون اگر هزار ماه سلوک بی قاعده می کرد ، معلوم نبود بتواند آن جهشی را پیدا کند که در این ماه حاصل می آید . به همین جهت ، شب قدر ، مبارک است ، اما برای کسانی که پا به آن بگذارند و شب قدر در وجودشان حادث شود (......) آن نیک بختانی که در این شب ها به میمنت و مبارکی به شب قدر خویش دست یافتند و طعم عنایت الهی را چشیدند ، باید شاکر باشند و آن ناکامانی که انتظارشان در شب بیست و یکم یا بیست و سوم ، به ثمر نرسید و محجوبیت و تیرگی شان همچنان برجا ماند نیز نباید مایوس شوند . در احوال باطن خویش تفقد کنند و به تدارک مافات بپردازند و در انتظار روزها و شب های قدر تا پایان ماه رمضان و حتی بعد از آن باشند . زیرا همیشه باب رحمت و فضل الهی باز است .
۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه
زنده رود باغ کاران یاد باد !ء
۱۳۸۹ شهریور ۳, چهارشنبه
۱۳۸۹ خرداد ۱۵, شنبه
حسب حالی ننوشتم و شد ایامی چند
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه
جنگ و صلح
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه
حکایت من و وبلاگ نویسی و شاملو !
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه
حافظ شیرازی به سبک فرانسوی !!!ا
۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه
مولانا و مست
۱۳۸۹ اردیبهشت ۶, دوشنبه
شازده کوچولو
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه
اصفهان
اصفهان
به خاطر گل های سرخت
حاضر بودم سفر دور و دراز تری در پیش گیرم
آفتاب تو آن آفتابی نیست
که در سرزمین های دیگر می تابد
ونغمه های سازت
که با سپیده دمان هماهنگ می شود
از این پس ، برای من
معیار هنر است .
ای چهره معبود !
من شعر خود و همه هنرها را
با خاطره آنها خواهم سنجید
اصفهان
با آن نغمه های بامدادی خود
رایحه گلهای سرخ باغهایش را
بیدار می کند .
من روانم را ،در همه عمر خویش
با گل سرخ عطرآگین ساخته ام
اصفهان ، ای شهر خاکستری
با آن کاشی های نیلگونت
گوئی تو را با تکه های آسمان و خاکت
پدید آورده اند
و در میانه ، روزنی از نور نهاده اند ....
من ، اینجا برادر صنوبران هستم
ای صنوبران زیبا، ای برادران لرزانم
که در شرق نماز میگذارید
فرزندان غربی خود را بازشناسید .
۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه
فراز
۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه
روز اردیبهشتی
۱۳۸۹ فروردین ۱۹, پنجشنبه
جوانمرد ، نام دیگر تو
اگر سنگي، سري را بشكند، اگر خوني در جايي جاري شود، اين جوانمرد است كه زخمي ميشود، اين خون جوانمرد است كه جاري ميشود.
اگر اندوهي در دلي بنشيند، اگر دلي بگيرد و بشكند، آن اندوه ازآن جوانمرد ميشود و آن دل جوانمرد است كه مي گيرد و ميشكند.
جوانمرد گفت: خدايا چرا اين همه باخبرم ميكني از هر خار جهان و از هر خون جهان و از هر اندوهش، چرا جهان به اين بزرگي را در تن كوچك من جا داده اي؟
خدا گفت: جهان را در تو جا دادهام؛ زيرا جوانمرد نخواهي شد، مگر آن كه جهان مرد باشي!