۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۳, پنجشنبه

جنگ و صلح

هیچ انسان با شعوری جنگ را بر صلح ترجیح نمی دهد ، زیرا در جنگ ، پدران فرزندان خود را به خاک می سپارند و حال آن که در صلح این پسران هستند که پدران خود را به گور می سپارند .
ریمون آرون - جامعه شناس و فیلسوف-

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

حکایت من و وبلاگ نویسی و شاملو !

جمله ای از شاملو می خواندم که در جوانی نوشته بود << مداد و کاغذی به دستم است و به انتظار شعر ، نثر می نویسم >> . هر چند که قیاسی مع الفارق است اما نمی دانم چرا این جمله مرا به یاد حکایت خودم و وبلاگ نویسی انداخت و تصمیم گرفتم که جمله ی ذکر شده را به صورت زیر از قول خودم بازنویسی کنم.........ء

پشت کیبورد و مانیتور نشسته ام و به امید وبلاگ نویسی ، چرت می نویسم ..........ء

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

حافظ شیرازی به سبک فرانسوی !!!ا


تقدیم به دایی مصطفی عزیز ، به پاس لوح دیوان حافظی که برایم فرستاد تا هر روز غزلی از آن را با صدای گرم موسوی گرمارودی زمزمه کنم ........ء

اگر بپذیریم این استدلال را که ترجمه نوعی خیانت است و در هر ترجمه نیم یا شاید بیش از نیمی از مفهوم و زیبایی متن اولیه از دست می رود و همچنین اگر قبول کنیم که سخت ترین نوع ترجمه ، شعر است ، ورود حافظ شیرازی به این ماجرا ، همه چیز را سخت تر و پیچیده تر می کند و معمایی می شود که اگر نگوییم هیچ ، لااقل بسیاری داناها از حل آن آگاه نخواهند بود . البته این مساله الزاما مختص به حافظ نیست ، اما مسلما برای حافظ خاص تر است - غامض :))- ، چرا که در بین فارسی زبانان و حافظ شناسان نیز برداشت و نگاه یکسانی نسبت به حافظ و جهان بینی حافظی وجود ندارد ، از مرتضی مطهری گرفته تا احمد شاملو وبسیاری دیگر بزرگان، هر کسی ازظن خود دست به تفسیر و تحلیل دیوان زده اند . کافی است تا مقایسه کنیم تصویری را که هر کدام از این ها از حافظ ارائه می کنند تا به تاویل پذیری این گنجینه زبان فارسی بیشتر پی ببریم ، تفاوت از زمین است تا آسمان و شاید حتی بالاتر .........یکی حافظ را عارفی آسمانی می بیند که در پس هر کلمه و حتی هر حرفش معنایی عرفانی و خداشناسانه نهفته است و آن دیگری دقیقا آن سوی ماجرا .......
مثال های فراوان می توان ارائه کرد برای نشان دادن تاویل پذیری دیوان ، اما برای مثال ، شاید بد نباشد بیت زیر که انصافا مخ این حقیر را تا مرز هنگ شدن پیش برد ........ا
خم ها همه در جوش و خروشند زمستی ، وآن می که در آنجاست حقیقت نه مجازست
و شاید از همین روست که نکته بینی ، خردمندانه حافظ را حافظه ما خوانده است ........
گذشته از همه ی این ها ، چگونگی انتقال مفاهیم و معناهای گسترده در دیوان به مخاطب ناآشنایی که نه حافظ را می شناسد ، نه زمانه او را و نه حتی کوچکترین پیش شناختی دارد نسبت به ادبیات فارسی ودایره لغات و نمادها و سمبل های رایج در این زبان ، آن هم در قالب زبانی دیگر بر پیچیدگی موضوع می افزاید . سختی های کار البته به اینجا ختم نمی شوند ، اما از آن جا که نه سواد این قلم و نه موضوع اصلی این پست ، اجازه ی شرح و بسط بیشتر این مسئله را نمی دهند ، از بیان دیگر نکات در این زمینه می پرهیزیم .
شاید خود حافظ نیز از دشواری هایی که در انتقال این نظم پریشانش نهفته است ، به خوبی آگاه بوده است ، چرا که سروده است
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه ، که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
................................
آوردن این ها همه از آن جهت بود که بگویم دو هفته ای می شود که در کتابخانه به اثری برخوردم با عنوان عشق ،عاشق، معشوق که در حقیقت گزیده ایست از صد غزل حافظ به انتخاب و ترجمه ونسان منصور مونتی شرق شناس بزرگ ،فقید، با همکاری اکبر تجویدی . ناشر کتاب انتشارات سندباد است که با یونسکو به طور مشترک بر روی این کتاب همکاری داشته اند ، مزیتی که این کتاب برایم داشت این بود که هر غزل را به خط خوش فارسی با ترجمه اش به زبان فرانسه در مقابل هم آورده است که این فرصتی است برای مخاطب آشنا به هر دو زبان برای مقایسه و یادگیری لغات و معادل های آن ها در هر دو فرهنگ . هر چند به دلایلی که در ابتدا ذکر شد ، دیوان حافظ به زبان فرانسوی تفاوت بسیارفاحشی، چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ زیبایی های ادبی و هنری و دیگر زمینه ها ، با نسخه فارسی اش دارد ، اما با این حال نمی توان از توانایی بالای مترجمین که به بهترین شکل ممکن و به طور قابل تحسینی ، سعی در انتقال مفاهیم کرده اند ، گذشت .-لازم به ذکر است که البته این تنها ترجمه موجود از دیوان حافظ به زبان فرانسه نیست -
برای دوستان آشنا به زبان فرانسه به عنوان نمونه چند بیتی در زیر می آید .......ا
حالی درون پرده بسی فتنه می رود ، تا آن زمان که پرده برافتد چه ها کنند
il y a tellement d'épreuves /derrière le voile divin/ que , lorsqu'il tombe/ on ne sait rien/des intentions du plan divin
شکر شکن شوند همه طوطیان هند ، زین قند پارسی که به بنگاله می رود
si tous les perroquets indiens /vont croquer du sucre de canne / c'est que le persan est si doux / qu'on le parle jusqu'au Bengale
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی ، گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
qui n'est pas initié ignore la musique / car son oreille est sourde au message angélique
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت ، حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
au feu de l'hypocrisie / la récolte de la foi brulera /Hafez , rejette ta robe de bure et va !e


متاسفانه آخر این هفته باید کتاب را برگردانم ..............ا