۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

نمایشگاه کتاب پاریس











تقدیمبه معلم ها و دوستان عزیزم در دبیرستان امام صادق ع اصفهان که من رو با کتاب آشنا کردند .............. منی که تا قبل بیشتر شبیه یک ماشین حساب به درد نخور بودم ،بی ذوق ، بی احساس ، بی فکر ،

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون


.................

نمایشگاه کتاب پاریس ، مهمترین نمایشگاه کتاب اروپا ، از تاریخ 26 تا 31 مارس برگزار شد .ورودی سالن برای افراد زیر 18 سال و یا دانشجویان کمتر از 26 سال رایگان بود.-اصفهانی باشی ، ورودی هم مجانی باشه ، چه شود ! - امسال اولین باری نبود که به این نمایشگاه می رفتم ، چون پارسال هم رفته بودم ، ولی امسال برای من یک تفاوت بزرگ داشت و اون این بود که پارسال برای حرف زدن و فهمیدن زبان کلی مشکل داشتم ولی امسال خدا رو شکر می تونستم گلیمم رو از آب بیرون بکشم و کار خودمو راه بندازم .
محل نمایشگاه مثل چند سال گذشته در پارک نمایشگاهی پاریس ، پورت دو ورسای ، بود .حدود 1018 موسسه فرهنگی و انتشاراتی در این نمایشگاه حضور پیدا کردند اعم از فرانسوی و غیر فرانسوی ، از کشورهای مختلف که در این بین توی لیست حاضرین نام ایران هم به چشم می خورد (مرکز امور فرهنگی ایران ) که البته این فقط در لیست کاغذی بود ، چون که نماینده ایران اساسا به نمایشگاه نیومده بود و غرفه ایران رو که نسبتا خوب و بزرگ هم بود رو داده بودند به مرکز فرهنگی بیروت که اینجا هم ما یه بار دیگه به خودمون به خاطر این پیروزی فرهنگی بزرگ بالیدیم! ،این در حالی است که کشورهای همسایه ما مثل ترکیه و روسیه حضور بسیار پررنگ و قابل توجهی داشتند ، اما بگذریم ...........
در حین قدم زدن در نمایشگاه ، شرایط رو مقایسه می کردم با نمایشگاه کتاب تهران که بیشتر -لااقل برای من- فرصتی بود برای پیدا کردن کتاب هایی که توی بازار گیر نمیومدند و بیشتر جنبه خرید کتاب داشت تا چیز دیگه ای ، اما این جا شرایط فرق می کرد ، چرا که در تمام طول سال معمولا میشه بیشتر کتاب ها رو و حتی کتاب های کم تیراژ رو، به راحتی گیر آورد - البته برای کتاب های خارجی همیشه این طور نیست ها -. برداشت شخصی من این هست که اهمیت این نمایشگاه بیشتر به خاطر فرصتیه که در اختیار اهالی قلم و کتاب میگذاره تا دور هم جمع بشند ، با هم بحث کنند و حتی درد دل کنند ، برای مثال کافی است تا نگاهی بیندازیم به لیست کنفرانس هایی که در طول این چند روزه با موضوعات مختلف برگزار شد که بسیار هم جالب بودند ، یا این که تعداد نویسنده هایی که در سالن حاضر بودند تا با خوانندگانشون رو در رو صحبت کنند و حتی بهشون امضا بدند !! 3 رادیوی فرانسوی و همچنین تلویزیون فرانسه برنامه های مستقیمی رو از نمایشگاه پخش می کردند ، بسیاری از مطبوعات مهم مثل لوموند و یا فیگارو و ...... غرفه داشتند ، اما امسال طبق روال چند سال اخیر کتاب های الکترونیکی توجه زیادی رو به خودشون جلب کرده بودند به طوری که یک قسمتی از نمایشگاه کاملا به این کتاب ها و ابزارشون اختصاص داشت ، بحث ها و صحبت های زیادی راجع به این کتاب ها و نقشی که در آینده خواهند داشت وجود داره ، طبق نظرسنجی روزنامه فیگارو از هر پنج فرانسوی تنها یک نفر مایل به مطالعه این کتاب هاست ، اما به نظر من در آینده این روند تغییر می کنه .
همچنین باید از کتاب های داستان مصور هم گفت که مورد توجه بسیاری از بازدیدکنندگان قرار گرفته بودند مثل همیشه .
اما به قدری من در این نمایشگاه اطلاعات جمع کردم و کاتالوگ و رقم و عدد گرفتم که الان اگه اغراق نکنم ، میشه باهاش یه جزوه باحال در مورد وضعیت نشر و کتاب در فرانسه نوشت . اما یه سری از این اطلاعات که به نظر جالب تر میاند رو مینویسم .
سالانه در فرانسه حدود 66595 تیتر کتاب نوشته میشه ، که تیراژ میانگین برای هر کتاب 9340 تا هست ، سالانه مبلغی معادل 4 میلیارد یورو در بازار کتاب جریان داره ، از بین کتاب های منتشر شده در هر سال 25 درصد ادبی ، 17 درصد کتاب های زیبا و همچنین کتاب های کاربردی ، 12 درصد کتاب های تحصیلی ، 12 درصد کتاب کودک و نوجوان ، 8 درصد دایره المعارف و فرهنگ لغات ،8 درصد کتاب های داستان مصور -مثل تن تن و اینا -، 7 درصد علوم انسانی ، 4 درصد کتب علمی و مدیریتی ، 2 درصد کتب مذهبی و باقی هم حوزه هایی مثل گرافیک و غیره هست
لازم به ذکره که البته مقدار فروش این حوزه ها با درصدهای بالا متفاوت هست .
در سال 2008 ، 53 درصد فرانسوی ها حداقل یک کتاب خریده اند ، 25 درصد آن ها بین 1 تا 4 کتاب ، 16 درصد آن ها بین 5 تا 11 کتاب و 12 درصد آن ها 12 کتاب یا بیشتر از آن خریده اند .
بسیاری از افراد ، من جمله حقیر ، به جای خرید کتاب به کتابخانه ها رجوع می کنند ، در فرانسه 4397 کتابخانه وجود دارد که در بین آن ها 4293 کتابخانه عمومی هستند که در آن ها حدود 106 میلیون کتاب ، یک میلیون روزنامه و مجله ، 10 میلیون فونوگرام ، 3 میلیون ویدئو و دی وی دی موجود هست .
در سال 2008 ،70 درصد فرانسوی های 15 سال به بالا حداقل یک کتاب خوانده اند ، 39 درصد آن ها بین 1 تا 9 کتاب ، 14 درصد آن ها بین 10 تا 19 کتاب و 17 درصد آن ها 20 کتاب یا بیشتر مطالعه کرده اند .
چندین جایزه کتاب در فرانسه وجود داره که هر سال به نویسندگان برتر داده می شه . همچنین بورس ها و وام های متعددی هم از سوی دولت برای نویسندگان وجود داره ، قانون کپی رایت هم به طور قابل قبولی در فرانسه اجرا میشه ، حتی نویسندگان از فتوکپی های انجام شده در این جا و اون جا درآمد دارند، اما با همه این ها در روزنامه لوموند ادبی مقاله ای خوندم که خیلی برام تعجب آور بود ، این مقاله راجع به وضعیت نویسنده های فرانسوی بود ، از بین 9424 نویسنده فرانسوی ، 98 درصد آن ها نمی تونند با قلمشون خرج و دخلشون رو بگذرونند و داشتن یک شغل دوم مثل تدریس یا همچین چیزی براشون ضروریست ! در همین رابطه با یکی از معلم هام که تا به حال چند تا رومان نوشته و منتشر کرده صحبت می کردم که اون هم این مساله رو تاکید می کرد .
به هر حال در این زمینه حرف های خیلی زیادی برای گفتن وجود داره که البته اگه مساله ای هست که به نظرتون جالب میاد ، به من بگید تا اطلاعات بیشتری دربارش بذارم .
متاسفانه در کتابفروشی ها و کتابخانه های فرانسه و به طور کلی دنیا جای آثار فارسی زبان اعم از کلاسیک و مدرن به شکل غم انگیزی خالیه . از شما چه پنهون ، اگه من یه روزی یه مرکز نشر و ترجمه راه انداختم اصلا تعجب نکنید ، بالاخره آرزو بر جوانان عیب نیست !



۱۳۸۹ فروردین ۸, یکشنبه

pavillon de l'arsenal







چند روز پیش فرصتی شد تا سری بزنم به پاویون دآرسنال که یکی از مراکز نمایشگاهی و همچنین تحقیقاتی شهرسازی و معماری هستش ، برای اطلاعات بیشتر راجع به این مجموعه توصیه می کنم یه سری به سایتشون بزنین
عنوان یکی از نمایشگاه ها پاریس ، بازدید راهنمایی شده بود که شامل یک سری اطلاعات در مورد تاریخچه پاریس و همچنین یک سری از پروژه هایی بود که قرار هست در قالب برنامه پاریس بزرگ اجرا بشند ، یکی دیگه راجع به پروژه های قبلا اجرا شده در پاریس بود و سومی رو هم دروغ چرا سر در نیاوردم چی بود

استان ایل دوفرانس که مهمترین استان فرانسه هم هست و شامل پاریس هم میشه 11 میلیون نفر جمعیت داره که میشه چیزی حدود 20 درصد کل جمعیت فرانسه ، ، 12000 کیلومتر مربع مساحت داره ،تراکمی حدود 912 نفر بر کیلومتر مربع ، 8 تا دپارتمان داره ، 1281 شهر ، 500 کیلومتر رود و رودخانه داره ،2400 کیلومتر مربع جنگل ، 11000 کیلومترمسیر زمینی ، و 4400 کیلومتر خطوط حمل و نقل عمومی

اما خود شهر پاریس به تنهایی 2153000 نفر جمعیت داره ، با تراکم 20000 نفر در هر کیلومتر مربع که با این حساب میشه متراکم ترین شهر اروپا ، سالانه حدود 26 میلیون نفر توریست از این شهر دیدن می کنند ، پاریس به 20 تا منطقه تقسیم شده
در این شهر 130 موزه ، 372 مجتمع سینمایی ، 20000 کافه ، 69 کتابخانه عمومی ،37 پل،14 تا خط مترو ،580 کیلومتر مسیر اتوبوس ،400 تا پارک و باغ عمومی ، 496 هکتار فضای سبز ، ،دو تا جنگل بولونی و وینسن با مساحت 1841 هکتار ، و در مجموع حدود 478000 درخت با محاسبه این دو تا جنگل وجود داره
خودم همچین از این پست راضی نیستم ، ببخشید هنوز وبلاگ نویسی رو خوب یاد نگرفته ام

۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

استودیو آنری


داشتم در خیابان قدم می زدم که ناگاه چشمم افتاد به یک آتلیه عکاسی (عکس بالا) که نظرم رو به خودش جلب کرد ، آخر این روزها اگر اغراق نکنم ، کمتر کسی پیدا می شود که برای عکاسی از دوربین های با فیلم حلقه ای استفاده کند ، چرا که دوربین های دیجیتال کارها رو آسان کرده اند و صد البته نظر همه رو هم به خودشون جلب کرده اند . جالبی استودیو آنری هم اتفاقا در همین بود برای من ، پشت ویترینش کلی فیلم حلقه ای گذاشته ، نوشته که چاپ عکس در کمتر از دو ساعت یا این که نوشته بازسازی عکس های سیاه و سفید و کلی چیزها از این دست ، راستش رو بگویم احساسم این بود که این آتلیه ربطی به دنیای امروز ندارد .ا
گاهی ما انسان ها در گذشته ها زندگی می کنیم ، چشم هامون رو به روی واقعیات می بندیم ، دنیا رو اون جوری که خودمون دوست داریم می بینیم نه اون جوری که هست ، حالا که خوب فکر می کنم می بینم خود من هم در همین حال و هوا سیر می کنم ، متاسفانه نتونستم مسئول استودیو آنری رو ببینم ولی شاید یه روزی رفتم سراغش یه گپی با هم بزنیم

۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه


به نام خدا
سر سفره هفت سین دلم هوای خیلی ها رو کرده بود ، به یاد خیلی ها بودم ، اونایی که سر سفره هفت سین کنار خونواده هاشون نبودند و .......ا ، اما بعد از سال تحویل یه فالی زدم به دیوان حافظ که سال جدید برای من چه سالی خواهد بود ؟ و این هم فال من
که گفتم شاید برای شما هم جالب باشه



حالیا مصلحت وقت در آن می بینم...که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم

جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم...یعنی از اهل جهان پاک دلی بگزینم

جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم...تاحریفان دغا را بجهان کم بینم

سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو...گر دهد دست که دامن زجهان در چینم

بس که در خلقه آلوده زدم لاف صلاح...شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم

سینه تنگ من و بار غم او هیهات...مرد این بار گران نیست دل مسکینم

من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر...این متاعم که همی بینی و کمتر زینم

بنده آصف عهدم دلم از راه مبر...که اگر دم زنم ، از چرخ بخواهد کینم

بر دلم گرد ستم هاست خدایا مپسند...که مکدر شود آیینه مهر آیینم


به نظر من برای فال حافظ ، مهمترین چیز اینه که بهش اعتقاد داشته باشی ، من که جدای از اعتقاد ، ارادت هم دارم به حضرت حافظ

به قول بهاالدین خرمشاهی حافظ حافظه ماست

عیدتون مبارک



۱۳۸۹ فروردین ۲, دوشنبه

سلااااااااااااااااااااااام

به نام خدا
سال نو مبارک
خیلی وقت بود که دنبال راه انداختن یه وبلاگ برای نقل روزنوشته هام بودم ، اما هر دفعه به یک دلیلی منصرف می شدم ، تا این که بالاخره به لطف نوروز و سال نو دل به دریا زدم و گفتم هرچه بادا باد ، آخه آدم نمی تونه که هر خزعولاتی رو بنویسه ، باید یه چیز
به درد بخوری برای گفتن باشه ، ذات نايافته از هستي بخش --- كي تواند كه شود هستي بخش ؟
اما مگه ما هستی نایافته ها دل نداریم ؟

خیلی دوست داشتم اسم این وبلاگ رو فسانه بذارم ، تحت تاثیر منظومه افسانه نیما یوشیج ، و شرح وبلاگ رو هم می خواستم این بذارم

اي فسانه ! خسانند آنان
كه فروبسته ره را به گلزار
خس ، به صد سال طوفان ننالد
گل ، ز يك تندباد است بيمار
تو مپوشان سخن ها كه داري
تو بگو با زبان دل خود
هيچكس گوي نپسندد آن را
مي توان حيله ها راند در كار
عيب باشد ولي نكته دان را
نكته پوشي پي حرف مردم
اين ، زبان دل افسردگان است
نه زبان پي نام خيزان
گوي در دل نگيرد كسش هيچ
ما كه در اين جهانيم سوزان


اما حیف که فسانه در بلاگر قبلا ثبت شده بود

در نهایت قیژک کولی رو تحت تاثیر شعر دکتر شفیعی کدکنی و همچنین تصنیف همایون شجریان انتخاب کردم

- خوش اومدید و باز هم بیاید- با نظراتتون لطفا

در نظربازی ما بی خبران حیرانند